Saturday, July 30, 2005

"آیا سعادتی بالاتر از این هست که ذهن انسان بالاتر از هرج و مرج اشیا قرار گیرد و نظم طبیعت و اشتباهات مردم را تشخیص دهد؟؟؟"
این جمله از فرانسیس بیکن هست که تقریبا از یک سال پیش که من شروع کردم کمی فلسفه بخونم زدمش بالای تختم.از بین فلاسفه ی قدیمی از بیکن خیلی خوشم اومد .نمیدونم دقیقا چرا.یعنی من اونقدر حرفه ای فلسفه نمی خونم که بگم چون فلان نظریه اش از فلان دیدگاه درست تر و به واقعیت نزدیک تر بود.من همین جوری ازش خوشم اومد چون حرفاش شبیه چیزایی بود که اصولا تو ذهن من هم
میپلکه.
وقتی اولین بار این جمله رو خوندمش احساس کردم دقیقا اون چیزیه که من همیشه دوست دارم و در تلاشم که بدست بیارمش.آخه هر چی فکر میکنم میبینم اگه آدم واقعا به این 3 تا توانایی دست پیدا کنه چیزه دیگه یی واسه سعادتمند بودن احتیاج نداره.چون وقتی نظم طبیعتو درک کردی اولین دستاوردش اینه که راحت تر می تونی با اتفاقات زندگی بر خورد کنی .نظم طبیعت به نظر من همون حکمتیه که در هر چیزی جریان داره.دومین نتیجه ش اینه که آدم به حضور یه خالق مقتدر و دانا در نظام هستی پی میبره و این هم جوابی میشه برای خیلی از مشکلات و سوالات ذهنی.اگه اشتباهات مردمو درک کنی خب معلومه دیگه تو سعی میکنی تکرارشون نکنی .مسئله ی اصلی اینه که اغلب افراد احساس نمیکنن که دارن اشتباه میکنن !!اینکه آدم اشتباهات رایج زمان خودشو انجام نده و همراه اکثریت دست به اشتباه نزنه موفقیت بزرگیه.
البته به نظر من همیشه هر جا احساس خوشبختی هست در سطح بالاتری از همه ی اون چیزایی که عامل خوشبختی نام میگیرن احساس رضایت وجود داره که بدون این عامل هیچ وقت خوشبختی یا سعادتمندی بوجود نمیاد.

1 Comments:

At 10:24 AM, Blogger n said...

اینم جالب بود. ولی اون قسمتش که مربوط به دیدن اشتباهات آدماست منو همیشه به فکر فرو می بره! یه جورایی شاید می ترسم که اون قسمتش از آدم یه فرد عیبجو بسازه که دنبال اینه که ذره بین بندازه روی این و اون! اینم تعبیر من از اون جمله هه است! البته شاید تو اون جمله رو توی متن خونده باشی و تعبیرت درست تر باشه...

ندا

 

Post a Comment

<< Home