نمي دونم حس مي كنم امسال دوست داره همش منو بيمار و پريشان و دردناك ببينه .حرفي نيست هرچي اون بخواد....وقتي دوست داره منو تو اين قيافه ببينه ديگه بحثي نيست .شايد تو اين حالت به اوني كه انتظار داره باشم ، نزديك ترم...؟؟؟ نمي دونم چي بگم و اساسا نمي خوام چيزي بگم جز اينكه بگذار اين نوشدارو تاثير خود را بر روحم بگذارد......
كافه سپيداران
(سايبان آرامش)
13 Comments:
چرا نمی خوای چیزی بگی؟ هان؟ با نگفتن هیچی حل نمیشه، میدونم الان میگی خب با گفتن هم حل نمیشه... آره، شاید با گفتن هم حل نشه اما گفتن همیشه بهتر از نگفتنه...
در ضمن من که =یش خانواده ام بودم و هسستم فقط چند وقتی رفتم مسافرت و ازشون دور بودم، همین.
راستی، گفتی یه وبلاگ دیگه هم داری، یادته؟
نمیدی آدرسشو؟ یا دوست داری تنها باشی اونجا؟
akheeeeeeeeey !
chi shode dooste khoobam ? khoda bad nade !
nabinam "mareto" gom karde bashio "bimar" shode bashi ?!!!!!!?
سلام عزيزم
الهي من بميرم كه اين همه رنج و درد داري
ديروز از صبا پرسيدم اين سپيدار بزرگ ما كجاست و گفت
واي
خيلي دلم برات تنگ شده
انشاالله زودتر خوب مي شي
مياي دانشگاه
كلي خبر هست !!!!!!!!!!!
سپیدار
این چه حرفیه، نوشته هات خیلی هم جالب هستند ، برای من که اینطوره. خیلی هم خوشحال میشم که اون وب دیگه رو هم بخونم. در ضمن این ID یاهو منه، که وقتی آپ میکنم با اون بچه ها رو خبر میکنم، دوست داشتی میتونی add کنیش:
diviner_aa
و آدرس ای میل من :
pars.diviner@gmail.com
و اگر حمل بر فضولی نباشه:
میخواستم بیشتر در مورد بیماریت بدونم. چی بوده؟ الان بهتر شده؟ در چه وضعی هستی؟ لطفا بگو...
salam
hala shoma 2 ta hey byayn tke bendazn
daram baratoon
vase hardotatoon
parnian
bye
ghorboonet beram akhe ean ghorsa chye?
hala ye extamnifoni chizi bood ye
chizi
nakhor in mozakhrataro
albate fekr koanm tasire hamin chizast ke miyay ounja cherto pert minvisi
parnian
dar zemn man be to sar mizadam didam mano tahvil neigiri manam...
/parnian joon/
to kojayee ?
maloom hast ?
dige nemibnmet
rastesh delam barat tang shode
kheyli ziad
parnian
شانس آوردی که داری دوران نقاهتت رو می گذرونی و گرنه . . .
کجایی سپیدار؟ نگران شدم؟ نکنه بیماری داره اذیتت میکنه؟ هان؟
Post a Comment
<< Home