Thursday, February 09, 2006

عزاداري يا فستيوال؟

عصري حوصله ام تو خونه سر رفته بود واسه همين به برو بچ گفتم كه بريم يه خورده بيرون.آخه فردا روز تاسوعاست و اين روزا تو خيابونا تيكه به تيكه چادرا هستند و چاي و صداي يا حسين .در واقع ترانه هايي (!!!) در وصف امام حسين و بقيه.كلا اين ايراني ها هيچ وقت بيكار نمي مونن!! ده روز كه دهه ي فجر.ده روز محرم .يه ماه رمضون .سيزده روز عيد با همه ي رسومش.....خلاصه چه با خوشحالي و چه با عزا سرگرمند.
بر وبچ محل ما هم به قول يكي از همين مداحا (!) تكيه علم كرده بودن . ما هم رفتيم به بهونه ي خوردن چاي يه خورده اونجا وايستاديم و آدمها و كاراشونو نگاه كرديم.اولا كه اين چادرا پاتوق خوبي شده بود واسه پسراي محل كه بجاي اينكه تو گيم نت و مغازه ي خدمات كامپيوتر و غيره دور هم جمع شن بيان كنار اين چادرا.و گهگاهي هم يه سيني چاي بگيرن دستشون و واسه خالي نبودن عريضه به ماشين هايي كه رد ميشن تعارف كنن.در واقع كليه خلوص وجوديشون تو اون سيني چاي خلاصه شده بود كه تعارفش ميكردن:) ولي خب از حق نبايد گذشت. از كساني كه عاشقانه و خالصانه و با يه حس قشنگ اين كارا رو انجام ميدن.خلاصه من همين جور كه منتظر سرد شدن چاي بودم اين صحنه ها رو هم دنبال مي كردم.يه آقايي اومد و ماشينشو پارك كرد نزديك چادر .هنوز پارك نكرده بود كه يكي از اين سيني به دستا پريد جلو تا زودي بهش چاي تعارف كنه ولي آقاهه سريع از ماشينش پياده شد در حالي كه تو دستش يه فلاكس چاي بود!!! برد كه واسش پر چاي كنن!!! سيني بدست هم كه ديد اين آقا ظاهرا با اين يه ذره دو ذره چاي كارش راه نميافته بي خيالش شد و رفت سراغ ماشين بعدي : ))
من همين جور داشتم چاي مي خوردم كه ديدم خاله هم دوربين به دست داره مياد .تعجب كردم بهش گفتم شما هم اومدين فستيوال عاشورا؟؟!! آخه حس مي كنم اين سالهاي اخير اين مراسم و اين عزاداري ها معني و هدف حقيقي خودشو از دست داده و فقط شبيه يه فستيوال جايي شده واسه سرگرمي و تماشا.
خلاصه با خاله راه افتاديم و بولوارو رفتيم بالا.ميدون بالا هم همين جور بود. چادر و چاي و صداي اين جناب هلالي- خداي جوگيري و بي محتوايي- .صداش همه جا رو پر كرده بود: اونا كه يوسفو ديدن همه دستا رو بريدن اگه عباسو .....از نظر من اين آدم هم يكي از عاملين بي برو برگشت بي محتوا و سطحي كردن اين مراسم.راستي من امروز متوجه شدم شعري كه يكي از دوستان تو كامنتهاي مطلب قبلي نوشتن مال همين حضرت اجل.بگذريم.كنار اين چادر يه سري رنگ و تلق بود كه باهاش روي ماشينا مي نوشتن يا حسين و يا ...اين روزا تقريبا از هر ده تا ماشين نصفشون روي درها و شيشه هاشون عباراتي از اين دست نوشته شده.

23 Comments:

At 12:46 AM, Anonymous Anonymous said...

نمي دونم چي باعث شده كه واقعا به اين جور مراسم اين جوري نگاه بشه . كلا برام يك جورايي سخت بود . بايد بگم نه ميشه اسمشو فستيوال گذاشت و نه پاتوقي براي يك عده جون . يكم بي انصافيه اگه اين جوري به اين جور مراسم نگاه كنيم . و در مورد شعرهايي هم كه مي خونند بايد بگم وقتي بعضي ها اونقدر بزرگ نشدند كه درك يك سري چيزهايي رو داشته باشن مجبوريم گاهي وقتا از ظاهرحرف بزنيم . توي عزاداريها اگه در مورد شجاعت عباس صحبت كنند شايد كسي گريش نگيره اما فقط كافيه كه بگن عباس و چه طوري شهيد كردند . نفي نمي كنم كه ما آدمها شايد اين طوري بار اومديم كه براي غم گريه كنيم ولي نبايد مخلص بودن و مهربان بودن آدمها را براي ائمه فقط يك سرگرمي بدونيم . چه بي مخلص چه مخلص . و يك چيز ديگه سپيدار حون هيچ وقت سيزده به در رو با عاشورا در يك صف قرار نداده . يك توصيه دوستانه .
و يك درد ديگه هم بايد بگم شايد راست بگي دين شده فصلي . فصل محرم . فصل رمضان . تا ميشه محرم همه لباس سياه تنشون مي كنن و دو ماه در غم و منتظرن كه تموم بشه و فراموش تا بشه فصل رمضون .و قبول دارم كه همه ي ما يادمون مي شه كه همه روز عاشوراست و همه جا كربلا . و اين حرفم اين معني نمي ده كه هر روز بايد غم بگيريم و عزا .
فقط كافيه يادمون بمونه .
همين . و اسمشو نزاريم فستيوال

 
At 12:47 AM, Anonymous Anonymous said...

راستي من اول شدم

 
At 12:47 AM, Anonymous Anonymous said...

هوراااااااااااا

 
At 12:50 AM, Anonymous Anonymous said...

salam
bad az inhame avvali belakhare dovvom shodam
mozooate jalebi boodan , manam baziasho ghabool daram vali kari nemishe kard . . . . .
shad bashio shadi afarin

 
At 2:16 AM, Anonymous Anonymous said...

salam...man ham kamelan ba shoma movafegham...

 
At 2:41 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام
كاملا باهاتون موافقم متاسفانه آدما تو اين دوره زمونه ياد گرفتن فقط تظاهر كنن تمام سال هر كاري دلشون مي خواد مي كنن ولي تا محرم مي رسه فكر مي كنن با چند قطره اشك گناهاشون پاك مي شه وميرن به بهشت
نمي دونم مي خوان خودشون رو گول بزنن يا خداي خودشون
متاسفانه به هر مجلس عزاداري هم كه ميري به جاي اينكه از هدف امام حسين و رشادت هاش صحبت كنن فقط از طفل شش ماهه وكودك سه ساله و زجرهايي كه كشيدن و... صحبت مي شه

 
At 2:49 AM, Anonymous Anonymous said...

albate festival tashbihe jelebi nist...vali kash zaher va betenemoon kami shabihe ham bood.

 
At 7:13 PM, Anonymous Anonymous said...

اين روزها همه جا همه چي ميشه شنيد.مداحي هاي بي محتوا و نوحه سرايي هاي با معني،حقيقي و زيبا و همين طور سخنراني هاي مختلف.
اما اين ما هستيم كه با توجه به مايه دروني خودمان و اينكه آموخته هايمان از دين ، سطحي و ظاهري باشد يا عميق و اساسي، مجذوب كدام نوع شويم؟
اصولا انسانها جذب چيزهايي مي شوند كه سنخيت بيشتري با آن دارند .بهتر است ما بياييم و بهترين ها را انتخاب كنيم." انچه به دانش و معرفت ما درباره ي واقعه ي عاشورا اضافه كند براي ايجاد شور،هيجان و عشق كافيست و نيازي به تحريف وقايع و استفاده از شعر هاي سطحي و بي محتوا و ايجاد هيجان هاي كاذب نيست."
خود واقعه در ذات خود هم زيبايي دارد هم معرفت هم هيجان و هم عشق.آگاهي خود را زياد كنيم عشق خود به خود پيدا مي شود.راستي اگر هر روز عاشورا و هرجا كربلا ست مراسم نمادين و دوره اي كافي نيست.در واقع بايد تعليمات امام حسين را هميشه و همه جا بكار ببريم و اين نياز به فراگيري كاربردي معارف دين دارد.
نداي هل من ناصر (طلب ياري) امام حسين امروز نيز همچنان به گوش جانهاي پاك ميرسد اما از زبان فرزندش حضرت مهدي(ع)...............
اللهم اجعلنا من انصاره و اعوانه .

 
At 7:32 PM, Anonymous Anonymous said...

اِیول مامان سپیدار!!!! 0
میگم که ولی من خیلی کنجکاو شدم بقیه اون مصرع هلالی رو بشنوم! می خوام ببینم شاعره تخیلش تا کجا پیش رفته! و البته این دید تیزبینانه ت برام خیلی جالب بود که گفته بودی یکی از دلایل سطحی شدن عاشورا این آقا هست! هر چند از دید یه جامعه شناس(!) پیش از ظهور این افراد بسترهایی در جامعه فراهم اومده که امثال این آقا اینطور گل می کنن

ندا

 
At 9:25 PM, Anonymous Anonymous said...

با متن نوشتتون کاملا موافقم, متاسفانه بعضیا از امام حسین فقط چایی و ماشین رنگ شده می فهمن, اگر کسی روی ماشینش نوشته باشه یا زینب کبری یعنی خیلی عاشوراییه (که به نظر من بی احترامی محض به محضر این بزرگوارانه) اما در مورد بعضی از کامنت هایی که گذاشته بودن در جواب علی آقا باید بگم, چرا اگر یک قطره اشک هم (اشک مخلصانه نه ریاکارانه) در مصیبت آقا امام حسین یا فرزندانشون بریزی خود آقا فرمودند که تمام گناهانت میریزه حتی اگر به اندازه دریاها باشه, البته باید از شجاعت و مردانگی امام حسین بیشتر صحبت بشه اما ظلمی که به ایشان و اهل بیتشان شده هم نباید فراموش بشه

 
At 10:41 PM, Blogger سپیدار said...

ندا جان بعدش ميگه :اگه عباسو ميديدن سراشونو مي بريدن!!

 
At 2:16 PM, Anonymous Anonymous said...

خیلی چیزها به ذهنم رسید که بگم، ولی با دیدن کامنت مامان سپیدار دیدم حرف اول و آخر رو مختصر و مفید گفته؛ مثل همون شعر مولانا که میگه: هرکسی از ظن خود شد یار من، آری ولی هر چند گفته اند: گنگ و لوچ و چفته شکل و بی ادب، سوی او می پیچ و او را می طلب، اما این برای این است که هر کسی در هر جا و مکان و شرایطی نباید ناامید باشه و به در این آستان میتونه بیاد و امید به لطفشون داشته باشه، ولی داستان از اینجا تازه شروع میشه، تمام اینها مقدمه برای فهمیدن و عمل کردن و حسینی بودنه، برای اینکه بتونیم یزیدها و حسین ها رو بشناسیم و در صف حسین قرار بگیریم...حتی اگر ملک ری رو بهمون پیشنهاد بدهند، راستی...بالاخره ما کدوم طرفیم؟

 
At 9:26 PM, Anonymous Anonymous said...

بله حسن آقا اگه يه قطره اشك مخلصانه ريخته بشه گناه هاي اون فرد پاك مي شه ولي كو اشك مخلصانه؟
اصلا مگه مي شه يك فرد هر كار دلش خواست بكنه و بعد بياد براي امام حسين اشك بريزه و گناهاش پاك بشه؟
به نظر من اين نه با عدالت خداوندي سازگاره و نه با عقل سليم جور در مياد

 
At 11:37 PM, Blogger سپیدار said...

كاملا درسته.منم مي خواستم بعد از كامنت ايشون همينو بگم (البته گفتم خود آقاي خراساني جوابشونو بدن بهتره) اون اشكي كه تو روايات گفتن با ريختنش گناهان ميريزه شايد ما يكبار هم توي كل زندگي مون نتونيم بهش دست پيدا كنيم.بدون شك اون اشك اين اشك هاي عادي منو شما نيست كه گاهي حتي براي مشكلات خودمون و به اسم امام حسين مي ريزيم.و البته شما كه حديث مياريد به اين حديث هم توجه كنيد كه ميگه تنها دوستي (حب) اهل بيت ما براي آمرزش گناهان شما كافي نيست بلكه بايد از آنها "پيروي"كنيد.اينو تو قرآن هم بهش اشاره شده.يعني همه چيز حول محور همين پيروي كردنه است.اگه ما پيروي كرديم از رفتار اونها بدون شك روزي هم خواهد رسيد كه گريه يي آنجنان از سر معرفت بكنيم كه تمام گناهان بريزد.و گرنه اين حربه يي براي آسوده شدن خاطر ها نيست!!

 
At 2:34 AM, Anonymous Anonymous said...

مي دونين اشتباهتون كجاست؟؟ شما فكر مي كنين شخص بايد معصوم باشه تا بخشيده بشه!! اصلا بگين ببينم اگر كسي از اول به دستورات اهل بيت عمل كرده باشه و گناهي نداشته باشه كدام گناهش بايد با اشك ريختن بخشيده بشه؟؟ متاسفانه مشكل اينجاست كه هنوز بعضي ها بزرگي امام حسين را باور نكردن (فرموده حسين از ره لطف*من كشته اشك دوستانم) فراموش نكنين گفتم دوستان

 
At 8:38 AM, Anonymous Anonymous said...

بحثي نيست.هر كسي به راه خودش

 
At 2:13 PM, Anonymous Anonymous said...

یک چیز مهم رو دوستان ظاهرا توجه نمی کنند، نتیجه این رویکرد مثل همون نگاهیه که میگه ما باید دنیا رو از فساد پر کنیم تا امام ظهور کنند، یعنی میگه تو مجازی هر فسادی که خواستی انجام بدی بعد بیای برای امام حسین گریه کنی تا تمام حق الناس هایی که به گردن داری، تمام فساد ها و انحراف هایی که تو جامعه ایجاد کردی بخشیده بشه...کسانی که خیلی این نگاه ها رو اشاعه میدن دنبال این هستند که یک جوری خودشون رو پشت این نوع تفکر قایم کنند تا بعد بتونن هر کاری که میخوان رو انجام بدن...متاسفانه ما هم گاهی با تکرار حرف این قبیل افراد، ندانسته به اشاعه چنین فرهنگی کمک می کنیم. البته منظور ما این نیست که آدمی که راه اشتباه رو رفته باشه و توبه حقیقی کنه توبه اش پذیرفته نخواهد شد...صد البته که خداوند توبه پذیر و مهربان است...و مقدمات توبه در مجالس عزاداری امام حسین بهتر از هر جای دیگری فراهم است...آری: این درگه ما درگه نومیدی نیست، صد بار اگر توبه شکستی بازآ...و چه میزبانی بهتر از امام حسین که در روز میهمانی او و با واسطه قراردادن او به سوی خدا بازگردیم

 
At 4:48 PM, Anonymous Anonymous said...

منظورت متن من که نبود؟
بود؟
:)

 
At 12:18 AM, Anonymous Anonymous said...

خب محمد علي جان توضيح مفصل و كاملي ارائه كردن، اما در مورد فرهنگ، مي خوام يك مدل فرهنگ ديگه كه اونم باعث فساد شده را مثال بزنم ، نتيجه گيري با خودتون، نمي دونم ديدين كساني را كه در توجيه گناهانشان مي كن: ما كه ديگه آب از سرمون گذشته و ميريم جهنم، حالا 4 تا گناه بيشتر فرقي نمي كنه!!

 
At 2:54 PM, Anonymous Anonymous said...

بسم الله الرحمن الرحيم
سلام من هم اومدم البته چه خوب بود زودتر مي اومدم تا جواب
همه دوستان رو منطقي بدم ولي
حيف كه كارت نداشتم راستي هم اينقدر بگم كه اين
شعري كه نوشتين مربوط به حسين سيب سرخي نه هلالي
من از هم اين جا حاضرم با هر كسي كه بخواد مباحثه كنم
يا علي

 
At 11:22 AM, Anonymous Anonymous said...

خبري ازتون نيست؟؟ به هر حال اينجا هم آپه! منتظرم

 
At 10:28 PM, Anonymous Anonymous said...

بسم الله الرحمن الرحيم
سلام
اين رو هم آپ كردم
يه سري بزنيد
يا علي

 
At 8:08 PM, Anonymous Anonymous said...

بسم الله الرحمن الرحيم
سلام
زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نيست ********** در حق ما هر چه گويدجاي هيچ اكراه نيست
در طريقت هر پيش سالك آيد خير اوست********* در صراط مستقيم اي دل كسي گمراه نيست
تا چه بازي رخ نمايد بيدقي خواهيم راند********** عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نيست
چيست اين سقف بلند ساده بسيار نقش********* زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست
اين چه استغناست يا رب وين چه قادر حكمت است**** كاين همه زخم نهان است و مجال آه نيست
هركه خواه گو بياد و هر چه گويد گو بگو*********كبر و ناز و حاجب و دربان به اين درگاه نيست
بر در ميخانه رفتن كار يك رنگان بود********** خود فروشان را به كوي مي فروشان راه نيست
هر چه هست از قامت ناساز بي اندام ماست****** ور نه تشريف تو بر بالاي كس كوتاه نيست
بنده پير خراباتم كه لطفش دائم است******** ور نه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست

يا علي

 

Post a Comment

<< Home