Friday, December 09, 2005

ديروزپنجشنبه:
امروز از ظهر كه اومدم خونه همين جور بي حوصله ام.نمي دونم چرا؟ با اينكه امروز تو دانشگاه روزخيلي خوبي بود.امروز انتخابات انجمن ها بود و در نوع خودش جالب .بچه ها شور و هيجان زيادي داشتند .بوي رقابت و رفاقت و گاهي شايد حسادت به مشام مي رسيد.و بعضي از دوستان كه چه مسئولانه و متعهدانه به قضيه نگاه مي كردند !! خلاصه بازار كري خوني و تبليغ و مخ زني و راي جمع كردن داغ بود وبه طبع بساط خنده ي ما هم بپا.
با همه ي اين اوصاف من امروز به طرز بدي بي حوصله ام.همه چيز به نظرم خيلي روزمره و روتين مياد وهيچ شوري رو در من بر پا نمي كنه.نه حوصله ي خوندن آفها رو دارم نه ميلها كه بد جوري تلبار شده....خبرخوانو باز كردم هر چي تيترا رو خوندم ديدم همش يه جورايي كسالت آور و تكراريه.اين روزا كه فقط خبر اين سانحه است و متن هاي دور و دراز و پر سوزي كه نوشته ميشه.بعدشم كلي فحش و بد وبيراه به اونايي كه تصور ميشه مقصرند!حوصله ي اين متنها حتي حوصله ي همدردي رو هم ندارم. حوصله ي وبلاگ خوني و وبلاگ نويسي رو كه يه چند هفته يي از دست دادم .
آدمها، كه هميشه براي من سوژه هاي هيجان انگيزي بودن هم الان...يعني حس مي كنم همه ي آدماي اطرافمو تا يه حدود زيادي كشفشون كردم.و يا اينكه اساسا تمايلي به كشف بيشتر اونها ندارم!!! بعضي از آدمها هم كه علاقه ي وافري به مرموز بودن و مبهم بودن دارند هم حوصله ام رو سر ميبرن.فكر مي كنند مي تونند خودشونو پنهون كنند.البته كه يه عده موجود ساده چنين توهمي دارند ولي به نظر من آدمهاي به ظاهر پيچيده هم از قوانين ساده يي پيروي مي كنند كه كشفشونو آسون ميكنه.دنبال آدمهاي جديد مي گردم تا وارد سرزمين وجودشون بشم بلكه كمي از اين كسالت بيرون بيام.(چون فكر مي كنم هرآدمي يه دنياي تازه است) .يا يه فكر و ايده ي تازه كه منو ازشور و انرژي انديشيدن بهش سرشار كنه....فعلا كه هيچ نسيمي فضاي ذهنم رو به حركت در نمياره تا ببينيم چي ميشه....

امروزجمعه:
هميشه فكر مي كنم به اينكه در مقابل اونچه ميدم چي بدست ميارم ؟گاهي اوقات كه نه اكثر اوقات ما چيزاي ارزشمندي رو ميديم تا روزمرگي هايي بي ارزش بدست بياريم .تعبير ذهني من اصولا اينه كه ما قسمتي از "خلوص هاي وجوديمونو"ميديم تا چيزايي كه اونقدرا ارزش ندارند و در زندگي حقيقي ما تاثير زيادي ندارند رو بدست بياريم.و نمي دونم چرا آدمها معمولا با تلاش و پا فشاري تمام در پي اين معامله ي پر ضرر هستند؟؟!! فعلا از خودم راضيم چون توسط يك انديشه ي روشن كه ناگاه از ذهنم گذر كرد تونستم حقيقت عريان يه معامله ي پر ضرر رو ببينم و از اون بگذرم..
همچنان فكر مي كنم اكثر كارهايي كه ما روزانه انجام ميديم كارهايي هستند به گذرايي بازي هاي كودكانه كه در دايره ي قوانين هستي جايگاه مهمي ندارند
.

8 Comments:

At 8:34 PM, Anonymous Anonymous said...

salam sepidare aziz
man baz ham avval shodam
ba ghesmate dovoome neveshtehat "emrooz" movafegham !
movafagh bashi dooste aziz

 
At 10:02 PM, Anonymous Anonymous said...

salam khobi jalebeh vaght kardi be manam sar be zan khosh hal misham horoeto to weblogam bebinam moafagh bashi khodanegahdar

 
At 3:45 AM, Anonymous Anonymous said...

salam, chi begam... man ham modati nabudam yani nemitunestam benevisam... koi ba khodam kalanjar raftam va tasmim gereftam bargaradam va benevisam... albateh agar in daste ruzegar bezare..


kheili moraghebe khodet bash...

 
At 8:15 AM, Blogger Ali.Mohtashami said...

کسالت آور و مثل همیشه بودن ِ چیزا یجورایی تقصیر خود ِ آدم هم میتونه باشه
اصولا فکر میکنم علت هر چیزی که خارج از ما اتفاق میوفته به درون ِ خودمون برمیگرده
و غیره!

 
At 9:37 AM, Blogger n said...

This comment has been removed by a blog administrator.

 
At 9:38 AM, Blogger n said...

چه شورانگیز و شادی آوره اندیشه ی روشنی که حقیقت یه معامله رو برای آدم روشن می کنه! و چه وسوسه انگیزه گشتن دنبال آدم تازه ای برای کشف سرزمین وجودش! چه خوب می فهمم ات! وفکر کن به من که تمام روز توی خونه ام و این وسوسه خیلی بیش از تو به جونم می افته... :-) 0

neda

 
At 2:24 PM, Anonymous Anonymous said...

salam
kesalat gozara ast
har amadan ra raftani ast
khandidan honar ast khandandan honari valatar
marg hagh ast
kar rozha ra kotah mikonad va omr ra toolani
...................

 
At 7:58 PM, Anonymous Anonymous said...

[b]salam
yadesh bekhir
manam bodam
ba mokh zani!!!!!!!!!!!1
:D[/b]

 

Post a Comment

<< Home